خاکی ها | سنگری که خالی نخواهد ماند

به طولانی ترین عذاب ها

دچارم کرد...

پ.ن:

دلم برای لبخندهایت تنگ شده...

حفظ کن با

"سکوت"!

پ.ن:

"ســــــــــ کــــــ و ـــــــــت"  نعمتی ست که به هرکس ندهندش!

پای بنده اش گذاشتیم...

از آن روز بود که خدا شد گمنام!

برای ابلیس "رقص شهوت" می کنم...

پ.ن:

* کاباره ی گناه: محل انجام گناه!

و خدا هرچه را در دل های شما هست می داند...

(احزاب - 51 )

چیزی را طالب نشدی

آن وقت نامت می شود: طلبه!

بی پرده نوشت:

من به بعضی "طلبه" می گویم اما نه به معنای طالب "خدا" بلکه به معنای طالب "دنیا"!!!/.

گاز شهوت پر کرده باشد

برای انفجار ، یک جرقه کافی ست!

مواظب چشم هایمان باشیم...

ساده بودن من و

مکار بودن تو!

پ.ن:

من خواستم بد باشم! تو فریبم دادی... حالا با این مکر تو اسیر خوبی ها شدم!

خودم را در سلول رسوایی

اسیر کردم!

پ.ن:

ایمان دارم که آخرین ضربه ی کاری گناه می شود رسوایی... (این دنیا نشد ، در قیامت!)

عقل و دل را

باهم به بند می کشد/.

پ.ن:

و عاشق واقعی حرف عقل و دل ش یکی ست...

گریه ی بر زهرا

در لحظه ی تحویل سال

متحول کرد/.

پ.ن:

1.احسن الحال گریه ی بر فاطمه است...

2.معراج شهدا/ در جوار شهدا/ تحویل سال با روضه ی مادر / جای دوستان خالی بود...

اسیر سوءظن ها کرد/.

پ.ن:

من به گناهی بدتر از گناه تو مبتلا شدم...

این هم مزد اعتماد من بود/.

راه رابطه ی ما را

(کج) کرد!

پ.ن:

خورشید همیشه پشت ابر نیست / دروغ در رابطه هم روزی آشکار خواهد شد...

عاشق "چشم"

می شود!

از نمک هایی بود که می پاشیدی!

پ.ن:

اشک هایم برای دل خودم بود / هنوز جاداری تا روضه خوان شوی!

با بی محلی هایت...

برادران اگر هیچ کاری از دستتان بر نمی آید

لااقل از خدا بخواهیم و بگوییم:

خدایا زندگی ما که به اسلام و انقلاب خدمتی نمی کند

لااقل از عمر ما بکاه و بر عمر امام عزیزمان بیفزا

و به ما مرگی با عزت عطا کن تا شاید

مرگمان بتواند به اسلام و انقلاب خدمتی کرده باشد!

سریال "قیامتت"

در سکانس "حساب و کتاب"

چهره ام شطرنجی باشد!

"برایت دعا کردم"

و من امروز

به تاثیر دعای دوستان

ایمان آوردم وقتی

ناممکنی را خدا برایم ممکن کرد.../.

پ.ن:

دوستانتان را التماس کنید تا برایتان دعا کنند...

چاقوی کینه ی مرا

دل سنگ تو تیز کرد...

به کلمه ی "من" می رسم

لکنت زبان بگیرم!

سیاهی دفتر حسابم را

خواهد پوشاند.../.

رســــــــــــــــــوایی گویند...

به تو می شود

نماز!

احساس می کنم خیلی پلید شده ام

بدجور مرا غافلگیر می کنی

مثل حالا

که برای خادمی شهدا

برگزیدی مرا...

پ.ن:

فردا راهی منطقه هستم/. دوستان حلال کنند...

چاهی ست عمیق و

بی پایان!

پ.ن:

شهوت ذره ذره آدم را فرو می خورد/ اولش متوجه نمی شوی / وقتی به خود می آیی که زیر لجن زارهای گناه / دفن شده ای/.

که بتوانی حرفت را صریح بزنی!

پ.ن:

1. صراحت در  بیان به معنای تندی و بی ادبی نیست / بی هیچ ترسی حق را گفتن می شود صراحت /.

2. دل گیر نشو / حرف حق...

از سرمان زیادی ست

چه رسد به مستحبات!

پ.ن:

البته گاهی این مستحبات هستند که واجب را کامل می کنند/.

ذره ای از بی حیایی

این دل من کم نمی کند!

پ.ن:

دل بی حیا ، دلی ست که وابسته ی غیر تو شود! این دل حیا ندارد!!!