ظرف دلم...
جای محبت
پر از حسرت کرده ای!
پ.ن:
بارها خواستم و تو نخواستی
حلا آمده ای علت دلسردی ام را جویا شده ای؟!
جای محبت
پر از حسرت کرده ای!
پ.ن:
بارها خواستم و تو نخواستی
حلا آمده ای علت دلسردی ام را جویا شده ای؟!
ساحل دریای
عاشقی من و توست!
پ.ن:
هرهفته به عشق تو از این ساحل دل به دریا می زنم...
خوبی هایم را
کنار گناهانم باور کردی...
پ.ن:
الهی و ربی من لی غیرک...
بزرگترین انتخاب
زندگیم بود!
به طولانی ترین عذاب ها
دچارم کرد...
پ.ن:
دلم برای لبخندهایت تنگ شده...
حفظ کن با
"سکوت"!
پ.ن:
"ســــــــــ کــــــ و ـــــــــت" نعمتی ست که به هرکس ندهندش!
پای بنده اش گذاشتیم...
از آن روز بود که خدا شد گمنام!
برای ابلیس "رقص شهوت" می کنم...
پ.ن:
* کاباره ی گناه: محل انجام گناه!
و خدا هرچه را در دل های شما هست می داند...
(احزاب - 51 )
چیزی را طالب نشدی
آن وقت نامت می شود: طلبه!
بی پرده نوشت:
من به بعضی "طلبه" می گویم اما نه به معنای طالب "خدا" بلکه به معنای طالب "دنیا"!!!/.
گاز شهوت پر کرده باشد
برای انفجار ، یک جرقه کافی ست!
پ.ن:مواظب چشم هایمان باشیم...
ساده بودن من و
مکار بودن تو!
پ.ن:
من خواستم بد باشم! تو فریبم دادی... حالا با این مکر تو اسیر خوبی ها شدم!
خودم را در سلول رسوایی
اسیر کردم!
پ.ن:
ایمان دارم که آخرین ضربه ی کاری گناه می شود رسوایی... (این دنیا نشد ، در قیامت!)