محبت برای خدا
نذر این و آن کردیم
غافل از آنکه:
شهد گلی عسل خواهد شد
که به کندو برسد!
نذر این و آن کردیم
غافل از آنکه:
شهد گلی عسل خواهد شد
که به کندو برسد!
خودت را خواهد سوزانـــد!
پررونق ترین شغل دنیاست!
پ.ن:
* تو هم به درد بیگانه ها دچار شده ای ، توهم ساده و ارزان فروختی مرا ، مثل دیگران... (همیشه از این حرف بدت می آمد) مثل دیگران... نه؟!
خودش را همیشه برحق می دید
و کارش را درست ،
اشکال از او نبود...
آیینه های شهر دروغگو شده بودند!
پ.ن:
اثر آن ضربه ی سیلی مرا هزار تکه کرد ، طاقت راست گویی یک آیینه را نداشتی ، من غبارآلود بودنم را پذیرفتم اما جای اینکه با اشک هایت مرا بشویی... اول خط گفتم... اثر آن ضربه ی سیلی مرا هزار تکه کرد ، هزار تکه ی غبارآلود!
چقدر در حق این پله ها بی وفایی شد
از وقتی دلبسته یک آسانسر شدیم!
برای شنیدن حرف دلش
بالای این سازه ی فلزی پارک چوبی*
آن قدر خودم را بچه کردم
که از طناب ها بالا کشیدم!
پ.ن:
این خاطره هم تلخ است هم شیرین!
* پارک چوبی: پارکی واقع در منطقه ی ساحلی کیانپارس شهر اهواز
در تار موی تو...
خواست عشق را بنوازد
که...
دل هیئتی ام پرسید
مو با این ظریفی
وقتی به آتش برسد چه می شود؟!
پ.ن:
* دلم برای بند اول تنگ شده
* این ها به ما نمی آید... می آید... نمی آید... آمد... خواهد آمد... آمده بود... نیامده... و...
اصلا به قول او: یه روز خوب می آد!
مع
محبت گویند!
پ.ن:
بیا این دوستی را دوباره شارژ کن
*140* دوستت دارم# !
دوستت دارم
گفتم:
شرمنده
قبرستان دلم
دیگر جایی برای کفن و دفن ندارد!
تو خودت شاهد ، قاضی و جلاد باشی
و من تنها یک جمله
"محکــــــوم به گمانه زنی های غلط تو!"
پ.ن:
1. در این حکومت حاکم بر وجود گوشه گیری را ترجیح می دهم تا این که به عنوان مزدور حکومت به میدان بیایم.
2. این پست سیاسی نیست
به طولانی ترین عذاب ها
دچارم کرد...
پ.ن:
دلم برای لبخندهایت تنگ شده...
عالمی را فرهاد می کند
حسیـــــــــــــــــن...
که سر بازارت آورده ام
روزی قلبی بود
که برای تو می تپید!
جایی برای زندگی
گذرم به آغوش تو افتاد
حالا هرجا تو باشی زندگی من آنجاست!
پ.ن:
1. /مع/.
2. هیئت / آغوش حسین است!
چیزی جزء غم و اندوه
در پی ندارد!
پ.ن:
دلبسته ی خدا باید شد / یعنی رفیق هم که می خواهی / بخاطر خدا باشد!
تا هروقت دلش خواست
به بازی بگیردش!
پ.ن:
بعضی از رفقا واقعا به معنای واقعی کلمه "شنگول" هستن! البته بلا به نسبت شما...!
یعنی
لب های تو
روی لبهای من
و حالا فشار یک بوسه...!
قاچ کرد
گذاشت در دهان دیگری!
پ.ن:
تو درخت محبتش را بارور میکنی
ولی میوه اش را دیگران میخورند!!!
پ.ن:
1. این دل شکستن ها / این غصه ها / به من اثبات کرد / که این دل را / تنها برای خودت / خلق کرده ای.
2. خودمانی م ها ! این پی نوشت ها هم برای خودشان "پستی" جدا هستند!
تا زیر مشت و لگدش
مرا به یاد بیاوری!
پ.ن:
خیلی تحویلت گرفته ام / فکر کرده ای دیگر فحش هم به من بدهی رهایت نمی کنم / کور خوانده ای /...
در حق من
فروخوردن محبت هایی ست
که حق من است.
پ.ن:
از تو فقط دردهایت نصیب من شد/ این حق من نبود...
رابطه ش را سیل برد
وقتی خودش را
یکباره خرج رفیق کرد!
پ.ن:
وقتی دریچه های سد را یکباره باز کنند هرچه زمین کشاورزی و شهر در سر راه رودخانه باشد زیر آب می رود ،اما اگر کم کم و به اندازه آب توزیع شود محصول همان زمین ها بازار شهر را رونق می دهد!
وقتی که هیچ اشتهایی ندارم!
پ.ن:
گاهی سیر می شوم / حال هیچ کس را ندارم / اما تو خوب بلدی چطور...
ناگهان دید کوهی از کینه به پاشده!
پ.ن:
بعضی حرف ها اگر گفته نشوند تبدیل به کینه خواهند شد!
دل هایی هستند مثل چاه
بعضی دردهایت را می خورند
و بعضی ایمانت را...!
پ.ن:
من اگر نتوانم چاهی شوم برای درد دلهایت / به درد همان سطل آشغال نارنجی کوچه تان می خورم!
ذبح کردی دلم را
بدون قطره ای محبت
تشنه ی تشنه...
پ.ن:
تا تشنگی من را دید / از روی قصد / پیاله پیاله برای دیگران پر کرد / تا بیشتر بسوزاند مرا... /.
به بی صفایی نزدیکی
ترجیح می دهم!
پ.ن (اختصاصی):
1.می گفت به کافر هم که قول می دهی ، سر قولت باش! "مع"
2. تصمیم گرفتم بی پرده بعضی حرف ها را بزنم! اشکالی دارد؟!
حرف هایت نصیب دیگری شد و
سکوتت نصیب من...
"مع"
وقتی ظاهرت کاکتوس باشد
هیچ بنی بشری جرأت شوخی
با تو را نخواهد داشت!
ظاهر کاکتوسی بهتر است
از باطن کاکتوسی!
--------------------------------------
پ. ن: برگ گل رُز نرم تر از قلب کاکتوس ها نیست...