اراده ی خدا
وقتی اراده ات را
گره زده باشی
به اراده ی خدا...!
وقتی اراده ات را
گره زده باشی
به اراده ی خدا...!
قاچ کرد
گذاشت در دهان دیگری!
پ.ن:
تو درخت محبتش را بارور میکنی
ولی میوه اش را دیگران میخورند!!!
در این فضای آلوده
دست به دامن ماسکی شده ام
که از آن 8 سال
از تو به یادگار مانده...
پ.ن:
جنگ چه سخت باشد و چه نرم / ما آماده ایم / جنگ سخت ماسک شیمیایی می خواهد و / جنگ نرم ماسک بصیرت!
پ.ن:
1. این دل شکستن ها / این غصه ها / به من اثبات کرد / که این دل را / تنها برای خودت / خلق کرده ای.
2. خودمانی م ها ! این پی نوشت ها هم برای خودشان "پستی" جدا هستند!
که ذره ذره
غمت را بر دل نازل می کند...
پ.ن:
1. هرچه جلوتر می روم / بردن یک نام برایم سنگین تر می شود / "زینب".../.
2. اگر پرده ها کنار برود و شیعیان همه ی مصیبت حسین را ببینند / جان خواهند داد!
وقتی از الفبای دوستی
چیزی نمی فهمید!
تا زیر مشت و لگدش
مرا به یاد بیاوری!
پ.ن:
خیلی تحویلت گرفته ام / فکر کرده ای دیگر فحش هم به من بدهی رهایت نمی کنم / کور خوانده ای /...
در حق من
فروخوردن محبت هایی ست
که حق من است.
پ.ن:
از تو فقط دردهایت نصیب من شد/ این حق من نبود...
رابطه ش را سیل برد
وقتی خودش را
یکباره خرج رفیق کرد!
پ.ن:
وقتی دریچه های سد را یکباره باز کنند هرچه زمین کشاورزی و شهر در سر راه رودخانه باشد زیر آب می رود ،اما اگر کم کم و به اندازه آب توزیع شود محصول همان زمین ها بازار شهر را رونق می دهد!
وقتی که هیچ اشتهایی ندارم!
پ.ن:
گاهی سیر می شوم / حال هیچ کس را ندارم / اما تو خوب بلدی چطور...
امسال تجمع
سال بعد یادواره
سال بعد از بعد...
همینطور یوم الله 9 دی را
مثل خیلی روزهای بزرگ دیگر
به دست فراموشی می سپارند!
ناگهان دید کوهی از کینه به پاشده!
پ.ن:
بعضی حرف ها اگر گفته نشوند تبدیل به کینه خواهند شد!
دل هایی هستند مثل چاه
بعضی دردهایت را می خورند
و بعضی ایمانت را...!
پ.ن:
من اگر نتوانم چاهی شوم برای درد دلهایت / به درد همان سطل آشغال نارنجی کوچه تان می خورم!
خون شهدا را کرد رُژ لب هایش
تا عشوه گری کند در خیابان ها...!
پ.ن:
1. روی خون شهدا پا گذاشتند
به همین سادگی.
2. از دوستان بابت گذاشتن این تصویر عذرخواهی میکنم!
قابل توجه دست اندر کاران سکه و طلا!
آخرت مزرعه ای ست که
دو جور می توانی بسازی اش!
گناه بکار و آتش درو کن...
طاعت بکار و طلا درو کن!
ذبح کردی دلم را
بدون قطره ای محبت
تشنه ی تشنه...
پ.ن:
تا تشنگی من را دید / از روی قصد / پیاله پیاله برای دیگران پر کرد / تا بیشتر بسوزاند مرا... /.
استاد می گفت:
این روضه ها ، این هیئت ها
عَلَمی ست
که امانت دست ما داده اند!
پ.ن:
1. اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج - ما منتظر منتقم فاطمه هستیم...
روزی می رسد که بر فراز خرابه های کاخ ستم
پرچم عدالتت را برپا کنیم...
پ.ن:
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج - ما منتظر منتقم فاطمه هستیم...